اولین دیدار
 
من وتنهایی
 
 

دیشب بارون بارید. تا خود صبح. امروزم هوا ابری وگرفته بود. این هوا بیشتر هواییم میکنه. با اینکه از تابستون به خاطر گرماش فراریم ولی چون آسمون صاف و چهره ابرا خندونه دوسش دارم. پاییز با اینکه زیباست ولی دلگیره وافسردم میکنه. این هوا هم منو یاد پاییز وروزاش میندازه. امروز علی اومده بود. همون که داغونم کرد ورفت . دیدمش بدون اینکه هیجانزده بشم. یه 20 دقیقه ای پیشم نشست. گفت وگفت از اینکه تنهاست و دنبال یه دوست خوبه و... ولی من فقط گوش میکردم وهیچ حس خاصی نداشتم. به 1سال ونیم قبل فکر کردم واینکه چقدر دیدنش بیتابم میکرد ولی الان...
یعنی میشه نسبت به توام یه همچین حسی پیدا کنم؟ ای کاش بشه. ولی آخه رابطه من با تو با رابطم با علی خیلی فرق داشت منو علی اصلا باهم یکی نشدیم  ولی تو شدی همه چیز من. یه تیکه از وجودم که الان کندمو انداختمش دور. ای کاش نسبت به توام یه همچین حسی پیدا کنم. بگذریم . برسیم به ادامه دوستیمون

گفتم که من پذیرفتم باهات دوست شم چون فکر میکردم  تو یه آدم خاصی. خلاصه دوستیمون شکل گرفت. همون اول کار گفتی  مرآت قصدم ازدواج نیستا. مردد شدم. نه اینکه اول کاری به ازدواج فکر کنما. نه ولی اونقدر قاطع ومحکم گفتی که باورم ش این رابطه یه رابطه بی سرانجام وبی هدفه. اگه دلبستت میشدم چی؟ وابستت میشدم؟ بهت گفتم اینو. گفتی خب این حسا دو طرفست ولی باید بتونی دل بکنی. این سخت صحبت کردنت یه خورده رنجوندم. داشت پشیمونم میکرد. چون هیچوقت دنبال رابطه های بی هدف نبودم. چون خودمو میشناختم. آدمی نبودم که راحت دل بکنم. کلی با خودم کلنجار رفتم. نمیتونستم بفهمم چرا آدمی تو سن تو که ظاهرا میتونه یه زندگیو بگردونه باید از زیر بار ازدواج شونه خالی کنه. گفتم شاید از جنس مخالف ضربه خوردی ونسبت به همه بدبینی  . خواستم دوست شیم تا هم تو منو بهتر بشناسی هم من تورو. من ببینم تو همونی هستی که من فکر میکردم وتو هم مطمئن بودم با دوستی با من به ازدواجم فکر میکنی. پس اوکی ودادم وشدی اولین مردی که جدی وارد زندگیم شدی.
یه مدت با هم تلفنی صحبت میکردیم تا اینکه خواستی همو ببینیم. بدم نیومد. گفتی دفتر نه. چون من دیگه مشتری تو نیستم. گفتم باشه هر جا تو بگی. گفتی خونه یکی از دوستام. جا خوردم. گفتی میخوای طراحی داخلیشو ببینم چون کار خودته. پذیرفتم. چرا؟ واسه اینکه بهت اعتماد داشتم و بعدش اینکه ما بچه نبودیم . 2 تا آدم عاقل وبالغ که مطمئنن میدونستیم باید چه جور باهم برخورد کنیم.
روز بعد که اومدم ببینمت با یه شاخه رز قرمز منتظرم بودی. تمام خونه رو نشونم دادی. خونه خوشگلی بود. سلیقت حرف نداشت. گفتی اول واست ساز میزنم بعد نهار میخوریم.  برام ساز زدی ومن خیره نگات میکردم. هول کرده بودی. الهی. هنوز چهرت جلوی چشممه. گفتی مرآت وقتی نگام میکنی نمیتونم تمرکز کنم. خلاصه چند تایی زدی ورفتیم سراغ نهار . هر یه لقمه که خودت میخوردی یه لقمه هم میذاشتی تو دهانم. وای چه لذتی داشت. بوی عشق میود سعید. چیزی که همیشه دنبالش بودمو اون از من فراری. ولی چرا من هیچ حسی بهت نداشتم. پیشم بودی. کنارم ولی هیچ حسی نسبت بهت تو خودم حس نمیکردم. وقتی غذا تموم شد آروم اومدی سمتمو بغلم کردی ومن فقط نگات کردم. بوسیدی منو. وای سعید خیلی دلتنگتم. اون لحظه بهت گفتم. ببخشید سعید من هیچ حسی ندارم . نگام کردی. اشکام میریخت. گفتی سرتو بزار رو پام وگذشته رو فراموش کن من کنارتم. چرا آروم نمیشدم. گفتی مرآت بی محلی آدما اذیتم میکنه ولی نمیدونم چرا از بی محلی تو دلگیر نمیشم. نگات کردم. گفتی همه چیزو به زمان بسپرس همه چیز درست میشه. باشه. بازم پذیرفتم مثل همیشه
اون روز با بوسه های تو وبیحسی من گذشت. شب بهت زنگ زدم وگفتم بیخیال من شو . گفتم  با من اذیت میشی. گفتی تو اگه فکر میکنی به من تمایل نداری تمومش کن ولی من از تو خسته نمیشم .  به یکی از دوستام گفتم. گفتم که نمیخوام اذیتت کنم. گفت خیلی خری دختر. پسره دوستت داره. به یه بوسه هم که قانعه. پسر خوب ومودبیم که هست. دیگه چی میخوای. هی میگی حس ندارم حس ندارم. این مسخره بازیا چیه. حس میاد. کم کم که ارتباطتون بیشتر شه وبیشتر همو ببینید حس میاد. از دستش نده ومن  هم خودمو سپردم به زمان که شاید حسی شبیه حسی که به علی پیدا کرده بودم به توام پیدا کنم .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, :: 18:2 :: توسط : مرآت

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان من وتنهایی و آدرس tanha2076.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 48127
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 34
تعداد آنلاین : 1